گل سرخ

محبت

گل سرخ

محبت

صبحِ ستاره باران ..

صبحِ ستاره باران ..

ای مهربان تر از برگ ، در بوسه های باران !
بیداری ستاره در چشم جویباران

آئینه ی نگاهت پیوند صبح و ساحل
لبخند گاهگاهت ، صبحِ ستاره باران

باز آ که در هوایت خاموشی جنونم
فریاد ها بر انگیخت از سنگ کوهساران

ای جویبار جاری ! زین سایه برگ مگریز !
کاین گونه فرصت از کف دادند بی شماران

گفتی : " به روزگاری مهری نشسته " گفتم :
بیرون نمی توان کرد " حتّی " به روزگاران

بیگانگی ز حد رفت ، ای آشنا مپرهیز !
زین عاشق پشیمان ، سر خیل شرمساران

پیش از من و تو بسیار بودند و نقش بستند
دیوار زندگی را زین گونه یادگاران

وین نغمه ی محبت ، بعد از من و تو مانَد

تا در زمانه باقیست آواز باد و باران ..

" محمد رضا شفیعی کدکنی "

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.